نگاهی به سیاستهای ناصرالدین شاه و تأثیر آن بر تاریخ ایران
دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، یکی از مهمترین و در عین حال بحثبرانگیزترین دورههای تاریخ معاصر ایران است. او بیش از پنجاه سال بر ایران حکومت کرد و در این مدت، تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی متعددی در کشور رخ داد. بررسی سیاستهای ناصرالدین شاه نشان میدهد که او تلاش داشت میان سنت و مدرنیته تعادلی نسبی برقرار کند؛ هرچند این تلاشها گاه با اشتباهات و چالشهای جدی همراه بود.
یکی از مهمترین جنبههای سیاستهای ناصرالدین شاه، تمایل او به آشنایی با غرب و نوسازی ظاهری کشور بود. سفرهای متعددش به اروپا باعث شد تا با دستاوردهای تمدن غرب آشنا شود و اقداماتی مانند تأسیس دارالفنون، گسترش چاپ و مطبوعات، و ایجاد نهادهای نوین اداری را آغاز کند. با این حال، این اصلاحات بیشتر در سطح ظاهر باقی ماند و به تغییرات عمیق ساختاری منجر نشد.
در زمینه سیاست خارجی، ناصرالدین شاه سعی داشت میان قدرتهای بزرگ زمان، یعنی روسیه و بریتانیا، نوعی تعادل برقرار کند. اما در عمل، وابستگی اقتصادی و سیاسی ایران به این دو کشور افزایش یافت. اعطای امتیازاتی همچون امتیاز تنباکو یا امتیاز رویتر از جمله تصمیماتی بود که نارضایتی گستردهای در میان مردم و روحانیون ایجاد کرد و حتی به جنبشهایی اعتراضی منجر شد.
در عرصه داخلی نیز، حکومت او با تمرکز قدرت در دربار و ضعف نهادهای مردمی شناخته میشود. فساد اداری، بیعدالتی مالیاتی و نفوذ درباریان از چالشهای بزرگ دوران او بود. با این حال، نمیتوان منکر آن شد که دوران او زمینهساز بیداری فکری و آغاز جنبشهای اصلاحطلبانه بعدی، از جمله انقلاب مشروطه، شد.
در مجموع، سیاستهای ناصرالدین شاه ترکیبی از اصلاحطلبی سطحی و استبداد سنتی بود. او میخواست ایران را بهسوی پیشرفت ببرد، اما ساختار سیاسی بسته و نفوذ قدرتهای خارجی، مانع تحقق کامل این هدف شد.
Comments
Post a Comment